سكوت
گذآر سُکوتـ قآنون زندگی مَن بآشد وَقتی وآژِه هآ دَرد رآ نِمی فَهمند
راست میگفتند آهای بی وفا دلم برای لحظه هایی میسوزد خوبِ من سهمگین ترین شکست زندگی من وضع نابسامانیست
نظرات شما عزیزان:
وقتی بروی
دیگر برنمیگردی
هر چند که من در هوای
آمدنت هم بمیرم باز تو
بی خیال من وعشق من شده ای
جوریکه انگار کسی نبود
آخرش هم نیست
انگشتانت را بر دیوار تنهایی ام بکش
حتی کوتاه
میخواهم ضخامتش را حس کنی
بعد از رفتنت هیچ کس
همصحبت دل من نشد
که بی بهانه عقلم را زیر پا گذاشتم
و احساساتم را سرپا نگه داشتم…
کاش از این فاصله حس می کردی
لحظه هایم همه از غیبت تو دلگیرند …!
نداشتنت بود ،نه داشتنت به زور
باور کن
خواسته من در کنار نخواستن تو هیچ شد
همین وبس
بی قراری های دلم
یاد تو را
به دورترین نقطه ذهنم برده
میترسم
فراموش شوی
Zhandark |